برخی سیاسیون و نمایندگان اصولگرا معتقدند ،جریان انحرافی تلاش می‌كند از امكان دستگاه اجرایی بهره گرفته و بر خلاف قانون و شرع عناصر خود را وارد مجلس كند. آیا واقعا چنین است و زمینه های سیاسی چنین اقدامی چیست؟

- واژه حزب و مساله تحزب در ایران چندان بار مثبتی در افکار عمومی ندارد. به شکل عمومی  در افکار عمومی ایرانیان ، حزب به باندی از سیاستمداران تعبیر می شود که به صورت محفلی به دنبال منافع شخصی و سیاسی هستند. تجربه احزاب قبل از انقلاب مانند حزب توده در شکل گیری ذهنیت منفی ایرانیان نقش دارد. حزب توده  اگرچه تشکلی  به نسبت فراگیر بود اما از لحاظ سیاسی به شوروی وابسته بود و ایدوئولوژی  مارکسیستی داشت که با نگاه مذهبی ایرانیان تضاد داشت.لذا این تجربه باعث  ذهنیت نامطلوب از تحزب در ناخودآگاه جمعی ایرانیان شد. حزب رستاخیز شاه نیز یک حزب فرمایشی دولت ساخته بود که چندان به یک حزب مدرن سیاسی شباهت نداشت و بیشتر برای تملق گویی به درگاه همایونی ساخته و پرداخته شد. 

2- غیر از تجربه حزب جمهوری اسلامی یا به عبارتی تشکل فراگیر انقلابیون اسلامگرا در ابتدای انقلاب که به دلایل متعددی پس از چند سال از صحنه سیاسی کنار رفت، تجربه تحزب چندان موفق نبوده است. به نظر می رسد احزاب سیاسی پس از دوران جنگ را می توان به دوگونه سنخ شناسی کرد.  گروه اول  احزاب انتخاباتی هستند. این  احزاب

در ایران کمی قبل  از انتخابات مثل قارچ با اسامی گوناگون می رویند و بعد از انتخابات نا پدید می شوند. شعارهای گوناگون و بنرها و پلاکاردها می آیند و می روند و بعد از زمانی از خاطره ها فراموش می شوند.آیا شما اسامی مانند چکاد آزاد اندیشان و یا حزب جوانان ایران اسلامی را به خاطر دارید؟ گونه دوم احزاب پس از پیروزی هستند که بر اساس این مدل جریان حاکم با ساختارمندی نیروها و عناصر خود حزب سیاسی را شکل می دهد نمونه این موضوع حزب کارگزاران سازندگی در دولت آقای هاشمی و جبهه مشارکت در دولت آقای خاتمی است. این احزاب در واقع گردهم آیی مدیران محفلی جریان پیروزند و جنسی تکنوکراتیک و بوروکراتیک دارند.

نیاز عاطفی اشتیاق و خواسته ای است که در صورت ارضا شدن در فرد احساس رضایت و شادمانی ایجاد می کند و در غیر این صورت موجب احساس ناکامی و ناخشنودی در فرد می شود. شاید هزاران نیاز عاطفی وجود داشته باشد، نیاز به تفریح، تماشای فوتبال، رفتن به خرید، شرکت در مهمانی و ... بعضی از این نیازها در ما وجود دارد و بعضی دیگر وجود ندارد. اما برخی از نیازهاست که در همه ما مشترک است. نیاز به جنس مخالف، یکی از نیازهای اساسی است  که وقتی توسط شخصی از جنس مخالف برطرف شود آن قدر در فرد احساس رضایت و خشنودی ایجاد می کند که مسلما هر فردی برای رسیدن به این خشنودی نسبت به جنس مخالف کشش پیدا می کند و به طور قطع برای کنترل و هدایت و ارضا این نیاز در مجرای طبیعی است که اسلام ازدواج را امری مستحب موکد قرار داده است. اما گاهی اوقات این کشش شکل غیر طبیعی به خود گرفته و تبدیل به اختلال می گردد. یکی از انواع این اختلالات چشم چرانی است که عمدتا در مردان مشاهده می شود. این که مشکل به چه دلیل در افراد شکل می گیرد می توان دلایل مختلفی را نام برد. به تعریف و نشانه شناسی این مشکل نخواهیم پرداخت چرا که برای همگان روشن است ولی ذکر این مطلب ضروری است که این مشکل در بسیاری از موارد علی رغم میل باطنی فرد شکل گرفته و افراد بعد از ارتکاب این عمل، عمدتا احساس گناه می کنند و همچنین سعی دارند این رفتار را مخفیانه و به دور از چشم قربانی انجام دهند.

* قدرت تجسم

* جذابیتهای(محرکهای) محیطی

* تغذیه های فکری شامل دوستان که یک کلاس آموزشی غیر رسمی به شمار می روند و خصوصا در دوران نوجوانی بسیار نقش دارد.

* رسانه های گروهی، ماهواره، سایتهای اینترنتی

* جو خانوادگی(مانند عدم رعایت شئونات رفتاری از جانب پدر و مادر و یا پوشش نادرست مادر در منزل

* فیلمها و کتابهایی که در سنین نامناسب در اختیار کودک یا نوجوان قرار گیرد

* محرومیتهای شخصی

مسلما هر فرد نیازمند آن است که از لحاظ عاطفی و احساسی مورد توجه قرار گیرد. اگر این ارضا عاطفی و احساسی به موقع صورت نگیرد، مسلما این نیاز در فرد شکل گرفته و برای تامین آن ممکن است به رفتارهای نامعقول اقدام نماید. برخی از افراد وارد روابط تعریف نشده با جنس مخالف می شوند. این دسته از افراد از لحاظ شخصیتی دارای تیپ برون گرا هستند ولی تیپ شخصیتی درون گرا رفتارهای دیگری مانند چشم چرانی را اتخاذ می کند.

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، از سال 84 تاکنون سخنرانی های جنجالی بسیاری داشته و درباره مسائل بسیاری هم افشاگری کرده است. صحت بخشی از این افشاگری ها سرنوشت جالبی داشته است.

در ادامه به چند افشاگری مهم رئیس جمهور و سرنوشت جالب آنان اشاره می شود که بیش از همه گویای نقش گزارش های معنادار اطرافیان احمدی نژاد به اوست.

العقیلی

۱۲ مهرماه سال ۸۵. نظرآباد شهرستانی کوچک در اطراف تهران- هشدار رئیس جمهور به دو نفر (با اشاره تلویحی به بانک پارسیان): « شما هزار میلیارد تومان به یك بانك خصوصی بدهكارید. حالا بدون آنكه بدهی خود را پرداخته باشید، می‌خواهید با ۲۹۰ میلیارد تومان، ۲۹ درصد از سهام در اختیار این بانك را خریداری کنید! جالب است که ۶۰ میلیارد تومان از این مبلغ را از یك بانك دیگر قرض كرده بودند. اگر تا ۱۵روز تكلیف خود را مشخص نكنند به عنوان خدمتگزار ملت، اسامی شما را اعلام می كنم.

اواخر همان ماه- خبرگزاری جمهوری اسلامی در گفتگو با منبعی آگاه که بعد مشخص شد مشاور ارشد وقت اطلاع رسانی رئیس جمهور بوده است، نام این دو "مفسد اقتصادی" را اعلام می کند: محمد رستمی صفا و العقیلی.

فروردین ۹۰- نامه هایی عجیب، بدون مهر محرمانه و البته خطاب به مسئولان ارشد دولتی افشا می شود. یكی از این نامه ها با امضای اسفندیار رحیم مشایی مشاور ارشد و رئیس دفتر رئیس جمهور خطاب به رییس كل بانك مركزی ارسال شده است.

موضوع: کمک، مساعدت و همکاری با جناب آقای العقیلی برای رفع مشکلات و انجام برخی کارهای کوچک اداری همچون «تسهیل در بازپرداخت تسهیلات بانکی و بازگرداندن همان نمایندگی های پخش سیگار».

مدیرعامل سابق بانك پارسیان

به دنبال سخنان دکتر احمدی‌نژاد در مهرماه سال ۸۵، ابراهیم شیبانی، رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی مدیر عامل و اعضای هیات مدیره بانک پارسیان را برکنار و اعلام کرد هدف از این اقدام تلاش برای رفع نگرانی رئیس جمهوری است.

مرداد ۱۳۸۶ - دستور تشکیل شورای بازنگری در قوانین نظام بانکی کشور توسط رئیس جمهوری صادر شده و به موجب آن پرویز داوودی، معاون اول وی موظف شد تا با تشکیل شورایی با حضور دانش جعفری(وزیر اقتصاد)، شیبانی(رئیس کل بانک مرکزی)، دیوان اداری(مدیرعال مبانک ملت)، هاشمی(مدیرعامل بانک سرمایه)، معاون بانکی وزیر اقتصاد و دارایی و عبدالله طالبی(مدیرعامل عزل شده بانک پارسیان) با حضور یک حقوق‌دان، یک فقیه از شورای نگهبان و یک نماینده مجلس به بازنگری در فعالیت‌های بانک‌های مرکزی، دولتی و خصوصی اقدام و نتایج را به شکل لایحه‌ها، مصوبه‌ها و سند راهبردی ظرف شش ماه تدوین کنند.

خرداد ۸۸ - عبدالله طالبی، مدیرعامل سابق بانك پارسیان: خود آقای احمدی‌نژاد هم در جریان تبلیغات دوره نخست ریاست‌جمهوری‌شان، انتقادهایی را به بانك پارسیان وارد كردند، از جمله اینكه چگونه ممكن است یك بانك خصوصی ظرف چند سال سرمایه اولیه خود را از ۲۰ یا ۳۰میلیارد تومان به ۲۰۰میلیارد تومان برساند كه فكر می‌كنم، این موضوع هم از جمله موارد تبلیغات انتخاباتی در آن زمان بود. من در آن موقع هم سكوت كردم زیرا می‌دانستم كه این بحث‌ها در تبلیغات انتخاباتی و رقابت‌های سیاسی مطرح می‌شود و فكر می‌كردم اگر آقای احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری برسند با ارائه گزارش‌های كارشناسی به ایشان، مساله خود به خود حل خواهد شد. پس از انتخاب ایشان،‌ قبل از اینكه قدرت به آقای احمدی‌نژاد منتقل شود، بنده بارها درخواست ملاقات كردم و به‌رغم اینكه دفتر ایشان، ۳بار وقت ملاقات تعیین كرد، اما متاسفانه ملاقاتی صورت نگرفت.

                                            

براي ارائه نقدي منصفانه بر مستند «ظهور بسيار نزديک است», پيش از هر چيز به نقاط قوت اين برنامه پرداختيم و به  پنج نکته اشاره کرديم. حال نوبت به ارائه نقاط ضعف و کاستي هاي اين برنامه مي رسد که سعي بر آن داريم تا اين بخش را نيز با «بررسي دقيق و انديشمندانه» ارائه دهيم.

"مستند ظهور" در ترازوي نقد(1)

براي ارائه نقدي منصفانه بر مستند «ظهور بسيار نزديک است», پيش از هر چيز به نقاط قوت اين برنامه پرداختيم و به  پنج نکته اشاره کرديم. حال نوبت به ارائه نقاط ضعف و کاستي هاي اين برنامه مي رسد که سعي بر آن داريم تا اين بخش را نيز با «بررسي دقيق و انديشمندانه» ارائه دهيم.

بخش دوم: نقاط ضعف برنامه

کنکاش در محتواي اين برنامه نشان مي دهد که کاستي هاي آن را مي توان در دو قست «نقد بنيادي» و «نقد علمي» مطرح نمود. چرا که برخي از کاستي ها که ريشه اي و اساسي است، در بخش «نقد بنيادي» مطرح خواهد شد و برخي ديگر از کاستي ها که به محتواي علمي برنامه برمي گردد در بخش «نقد علمي» بررسي خواهد گرديد.

الف ـ نقد بنيادي

همانطور که گفته شد در اين قسمت به بررسي «کاستي هاي ريشه اي و اساسي» اين برنامه مي پردازيم. اين کاستي ها عبارتند از:

1ـ نداشتن تخصص لازم در موضوع بحث

همه ما بايد بياموزيم که تنها در حيطه اي که صلاحيت علمي آن را داريم، سخن بگوييم و اظهار نظر کنيم. ورود به عرصه اي که مباني آن را نمي دانيم و مقدمات آن را نياموخته ايم، هم از لحاظ عقلي شايسته نيست و هم از لحاظ ديني نکوهيده است. از امير مومنان علي عليه السلام نقل شده که مي فرمايد:

إيّاكَ و الكلامَ فيما لا تَعرِفُ طَريقَتَهُ و لا تَعلَمُ حَقيقَتَهُ؛ فإنّ قَولَكَ يَدُلُّ على عَقلِكَ و عِبارَتَكَ تُنْبئُ عَن مَعرِفَتِكَ. (آمدي, پيشين, ص 210, ح4060)؛ زنهار از سخن گفتن درباره آنچه كه راهش را نمى شناسى و حقيقتش را نمى دانى؛ زيرا سخن تو نشانگر خرد توست و بيان تو از شناخت تو خبر مى دهد.

گويا مقصود از «طريقت» و «حقيقت» دانش که در اين روايت بدان اشاره شده, همان تخصص و آگاهي نسبت به راه و رسم آن علم و نحوه ورود و خروج در آن دانش است.

نگاهي اجمالي به نکات علمي مطرح شده در اين مستند، نشانگر آن است که سازندگان آن از تخصص لازم در اين زمينه برخوردار نبوده اند. چرا که ايرادات علمي اين برنامه به قدري اساسي و ريشه اي است که هيچ گاه خبره اين فن اين چنين به دام چنين اشتباهاتي نخواهد افتاد. «استفاده از منابع غير معتبر يا مشکوک»، «خلط موضوع برخي از روايات با يکديگر» و همچنين «ارائه ترجمه هاي نادرست» (که به آنها در بخش نقد علمي اشاره خواهد شد) نمونه هايي است که مي تواند نشان دهنده خبره نبودن سازندگان اين فيلم، در موضوع سخن باشد.

چندی است که مستندی 75 دقیقه ای نُقل بسیاری از محافل شده است و دیدگاه‌های مختلفی را به سوی خود جلب می‌کند. این فیلم که با تیراژی بالا در اختیار عموم مردم قرار گرفته، مورد انتقاد بسیاری از اندیشمندان حوزه و بزرگان عرصه سیاست قرار گرفته است. اما آنچه که برای ما مهم است واکنش گسترده مراجع، علما و اندیشمندان حوزوی است.

نقاط ضعف مستند «ظهور بسیار نزدیک است!» (2)

اگرچه برخی انتشار فراوان این لوح فشرده را کاری سیاسی و مرتبط با گروهی خاص برشمرده اند اما به نظر می‌رسد که جذابیت موضوع و همچنین احساس وظیفه بسیاری از علاقه مندان به حضرت ولی عصر (علیه السلام) در سراسر کشور، نقش بسزایی در تکثیر خودجوش این لوح فشرده داشته است و توانسته بینندگان زیادی را به خود اختصاص دهد.

در مورد هدف این فیلم باید گفت که این برنامه در پی تطبیق برخی از نشانه‌های ظهور با افراد و حوادث کنونی جامعه جهانی است و در نهایت می‌خواهد بیننده را به این باور برساند که ظهور حضرت حجت (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) آنچنان نزدیک است که گویا در همین چند سال  آینده رخ خواهد داد!

استفاده و تطبیق‌های جانبدارانه از نام و تصویر برخی از چهره‌های سیاسی داخل کشور و همچنین مخالفت و تخریب برخی دیگر از شخصیت‌های سیاسی، سبب شده تا دو اتفاق نامبارک در نقد این برنامه رخ  دهد.

اول اینکه مخالفان سیاسی تفکر حاکم بر این مستند به صورت افراطی عمل کنند و نقدهای غیر منصفانه‌ای را ارائه دهند؛ و دوم اینکه سازندگان برنامه نیز از آن طرف بام بیافتند و اکثر انتقادات را به مسایل سیاسی برگردانند و هدف بسیاری از نقدهای ارائه شده را تخریب یک طیف سیاسی یا فردی خاص برشمرند.

اگرچه در چنین فضای مسمومی سخن گفتن مشکل است اما مسلما نقد منصفانه و رهیابی بی‌طرفانه به سوی حقیقت جای خود را به خوبی پیدا خواهد کرد.

به همین جهت است که ما در پی این خواهیم بود تا نقدی منصفانه را در پیش گیریم و فارغ از کشمکش‌های سیاسی و اجتماعی به «بررسی دقیق و عالمانه» محتوای ارائه شده بپردازیم.

بنابراین پیش از هر چیز به نقاط قوت یا شایستگی‌های این برنامه خواهیم پرداخت و سپس به کاستی‌ها و ضعف‌های آن اشاره خواهیم کرد و در نهایت برای روشن شدن حقیقت به بررسی دقیق یکایک شخصیت‌های مرتبط با علایم ظهور خواهیم پرداخت.

بخش اول: نقاط قوت برنامه

نقد شایسته آن است که نقاط قوت را در کنار نقاط ضعف ببیند. بنابراین پیش از هر چیز به بیان شایستگی‌های این مستند خواهیم پرداخت. اگرچه برخی از نقادان این برنامه نیز به صورت تلویحی به برخی از نقاط قوت آن اشاره کرده اند اما گویا هیچ یک از آنان به صورت منسجم به این نکته نپرداخته اند. به نظر می‌رسد که این نقاط قوت عبارتند از:

1. جذابیت موضوع

از آنجا که موضوع مهدویت با نجات بشر در آمیخته است و از آینده ای روشن سخن می‌گوید، عنوان کردن این موضوع برای جوامع مختلف و با گرایشات گوناگون جذابیتی ویژه دارد. اما در میان ریز موضوعات مهدویت شاید هیچ موضوعی به جذابیت نشانه‌های ظهور نباشد. چرا که این نشانه‌ها با کنجکاوی انسان گره می‌خورد و آمدن موعود را عینیت می‌بخشد.

یکی از نقاط قوت هر مجموعه ای انتخاب موضوعی جذاب و پرکشش است که این مهم در این برنامه شکل گرفته است.

2. ایجاد شوقی وصف ناپذیر برای ظهور

همانطور که می‌دانیم یکی از وظایف ما در دوران غیبت حضرت مهدی، انتظار است. اما نه انتظاری راکد و بی تحرک بلکه انتظاری فعال و پرتحرک. مسلما چنین انتظاری شوق و ذوقی فراوان در پی خواهد داشت و منتظران را آماده حرکت جهانی حضرت خواهد کرد.

بنابراین یادآور شدن مسأله ظهور آن هم در قالبی هنرمندانه می‌تواند شوق ظهور را در جامعه افزایش دهد و تحرک منتظران را برای خودسازی و جامعه سازی بیشتر از گذشته نماید. البته باید توجه داشت که این مهم نباید به هر قیمتی صورت پذیرد و به اصطلاح، «هدف وسیله را توجیه کند».

مطالب مطرح شده در این مستند نیز چنین انگیزه ای را ایجاد می‌کند و ذوق و شوقی فزاینده می‌آفریند. بیننده ای که خود را در آستانه ظهور می‌بیند شوقی وصف ناپذیر می‌یابد و انگیزه ای فراوان پیدا می‌کند که چنین کاری اگر مطابق موازین باشد ستودنی است.

3. ابراز احتمالی بودن تطبیق‌ها در ابتدای بحث

مساله تطبیق افراد کنونی با اشخاصی که در روایات آستانه ظهور مطرح شده نباید با قطعیت صورت پذیرد. چرا که این مساله به توقیت (تعیین وقت برای ظهور حضرت) می انجامد و در روایات فراوانی از این مساله نهی شده است.

در ابتدای این برنامه به این نکته عمومی به صورت کلی اشاره شده است و تطبیق‌های ارائه شده را احتمالی برمی شمرد. همچنین اکثر موارد تطبیقی نیز به صورت جمله پرسشی مطرح گردیده و سعی برآن شده تا تطبیق‌ها با قطعیت همراه نباشد.

یادآور شدن مسأله ظهور آن هم در قالبی هنرمندانه می‌تواند شوق ظهور را در جامعه افزایش دهد و تحرک منتظران را برای خودسازی و جامعه سازی بیشتر از گذشته نماید. البته باید توجه داشت که این مهم نباید به هر قیمتی صورت پذیرد و به اصطلاح، «هدف وسیله را توجیه کند»

4 تدوین و تنظیم متناسب

انسجام شایسته در ارائه مطالب می‌تواند تاثیر فراوانی در فهم مطلب و اقناع شنوندگان یا بینندگان داشته باشد که در این مستند به خوبی به آن پرداخته شده است. تدوین و تنظیم مطالب توانسته است پازل مبهمی را که در ذهن مخاطب ایجاد شده پر کند و تصویری دلخواه به او بنمایاند. بررسی شخصیت افراد مهمی که می‌توانند در دوران پیش از ظهور حضرت، حرکت سازی کنند، یکی پس از دیگری مطرح شده و به خوبی در کنار هم قرار داده شده است.

5 ارائه هنرمندانه و تاثیر گذار

استفاده از ابزارهای هنری صوتی و تصویری می‌تواند بر جذابیت کار بیافزاید و تاثیر محتوا را افزایش دهد. اگرچه مجریان این برنامه رفتاری حرفه ای و هنرمندانه ندارند و اندکی از جذابیت آن کاسته اند اما می‌توان گفت که ارائه دیگر مطالب و محتوای برنامه، نسبتا هنرمندانه است. همچنین بهره گیری از صوت و تصویرهای متناسب، محتوا را برای بیننده قابل پذیرش کرده است.

در قسمت بعد به نقاط ضعف این مستند خواهیم پرداخت.

بررسی اسناد، پیگیری های دامنه دار اسفندیار رحیم مشایی برای واگذاری رایگان صدها هزار متر از مرغوبترین زمین های شهر مینسک (پایتخت کشور بلاروس) به عوامل اقتصادی وی را نشان می دهد.

 بررسی اسناد، پیگیری های دامنه دار اسفندیار رحیم مشایی برای واگذاری رایگان صدها هزار متر از مرغوبترین زمین های شهر مینسک (پایتخت کشور بلاروس) به عوامل اقتصادی وی را نشان می دهد.

به گزارش تبیان به نقل از  مشرق، در پی سفر چند ماه قبل اسفندیار رحیم مشایی به عنوان نماینده ویژه دولت ایران به کشور بلاروس و با پیگیری های وی، بیش از ۷۰۰ هزار متر از مرغوبترین زمین های شهر مینسک پایتخت کشور اروپایی بلاروس در اختیار شرکت سمگا قرار گرفته است.

بهانه واگذاری این زمین به شرکت سمگا که از سوی چند نفر از معاونین سابق مشایی و آقا زاده های وابستگان به وی اداره می شود، ساخت یک دهکده با سبک ایرانی در این زمین ها بوده است.

همچنین نکته جالب توجه در جریان تاسیس شرکت "پرسپولیس اینوست" از سوی شرکت سمگا، پیوند نزدیک مجموعه افراد فعال در جریان فتنه و اطرافیان رحیم مشایی با یکدیگر است.

در جریان این واگذاری ها چندین تخلف عمده صورت گرفته که برخی از آنها به شرح زیر است:

۱- شرکت سرمایه گذاری پرسپولیس با سرمایه اولیه یک میلیون روبل در سال ۱۳۸۸ از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران (با نمایندگی سفارت ایران در بلاروس) در شهر مینسک به ثبت رسیده است و سپس دو زمین واگذار شده ۷۰ هکتاری جهت ساخت یک دهکده توریستی و یک زمین ۱۰ هزار متری جهت ساخت یک هتل ۵ ستاره به این شرکت که هر دو در بهترین موقعیت های مکانی شهر مینسک هستند بر اساس موافقت آقای رحیم مشایی به شرکت سمگا (هلدینگی که بانک گردشگری زیر نظر آن فعالیت می کند) واگذار شده است.

۲- پس از واگذاری این زمین مجموعه پیگیری هایی نیز از سوی این جریان جهت اعطای وام ارزان قیمت جهت ساخت این مجموعه ها در بانک توسعه صادرات صورت گرفته که نکته جالب توجه آن تلاش برای اعطای وام از یک بانک ایرانی جهت ساخت هتل و متعلقات آن (کازینو، بار و...) در یک کشور اروپایی است.

۳- نگاهی به ترکیب هیات مدیره این شرکت به خوبی نشان دهنده پیوندهای پنهان این جریان با تیم هاشمی و خاتمی است.

در این شرکت "مرتضی بانک" معاون حال حاضر حسن روحانی و استاندار استان کرمان در دوره هاشمی رفسنجانی "ریاست هیات مدیره" را برعهده دارد. بانک در دوره انتخابات میرحسین موسوی ریاست ستاد انتخاباتی حزب وابسته به هاشمی رفسنجانی (حزب اعتدال و توسعه) را برعهده داشت و مهدی جهانگیری مدیرعامل سمگا رییس اداره منابع انسانی وی در دوره استانداری بود.

همچنین حسین هاتفی فارمد معاون صنایع دستی مشایی در دوره ریاست سازمان میراث فرهنگی نیز مدیرعاملی این شرکت را برعهده گرفته است. هاتفی همچنین ارتباطات نزدیکی با برخی شرکت های اصلی گروه العقیلی (مفسد اقتصادی مورد ادعای دولت و مقیم دبی ) در ایران دارد.

در ماههای اخیر نیز بسیاری از اعضای هیات مدیره شرکت سمگا مانند احسان تابش (آقازاده فردی که قبلاً مشایی معاونت وی را در وزارت کشور برعهده داشته است) و از سال گذشته به عنوان نماینده بخشی از سهام سازمان میراث فرهنگی به عنوان عضو و نایب رییس هیات مدیره سمگا مشغول به کار شده نیز در سفرهای گوناگون به بلاروس به پیگیری وضعیت زمین های واگذار شده پرداخته اند.

۴ - نکته جالب توجه اینکه در سایه غفلت نهادهای نظارتی و پس از طرح خبرهایی در هفته های اخیر در زمینه شرکت سمگا، این شرکت اقدام به فروش زمین های رایگان واگذارشده به خود، به چندین میلیون دلار نموده و خبر آن را در وب سایت خود منتشر کرد!

در حالي پروژه 400 ميليارد توماني تالارهاي بين المللي ايران - كيش به‎صورت ترك تشريفات مناقصه به شركت خانوادگي يحيي فيوضي واگذار شده كه طبق بند «و» ماده 28 قانون برگزاري مناقصات، ترك تشريفات مناقصه منوط به تأييد شوراي اقتصاد، معاون برنامه‌ريزي و وزير اقتصاد است.

پروژه 400 ميليارد توماني مجتمع تالارهاي بين‌الملي ايران - كيش طبق توافقي سه‏نفره با حضور اسفنديار رحيم‎مشائي، حميد بقايي و ابراهيم عزيزي در تاريخ سوم تير ماه سال 89 به صورت ترك تشريفات به شركت فياك كيش با مديريت يحيي فيوضي واگذار شد كه بر اساس قانون ترك تشريفات اين اقدام روال قانوني را طي نكرده است.

بنابر بند «و» ماده 28 قانون برگزاري مناقصات، رئيس جمهور نيز به تنهايي حق صدور دستور ترك تشريفات مناقصه را ندارد و ترك تشريفات مناقصه «منوط به تأييد شوراي اقتصاد و پس از آن منوط به تأييد هيأتي مركب از رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور (دبير هيات)، وزير امور اقتصادي و دارائي و بالاترين مقام مذكور در بند (ه) خواهد بود».

در اين موافقت نامه اصولي تصريح شده است، كه همزمان با مبادله اين موافقت نامه مبلغ 5 ميليارد تومان به شركت طرف قرارداد پرداخت شود. اين در حالي است كه دراين زمان هنوز پروژه مراحل قانوني از طريق ترك تشريفات را طي نكرده است.

 شركت فياك كيش با مديريت خانواده فيوضي يوسفي (يحيي، رييس هيات مديره، پانته آ، نايب رييس هيات مديره) در تاريخ اول تير 1389 به ثبت مي رسد و موافقت اصولي مذكور دقيقاً 2 روز بعد به ارزش 400 ميليارد تومان به اين شركت امضا مي شود.

در متن موافقت نامه اصولي واگذاري اين پروژه كه فارس به نسخه‌اي از آن دست يافت، آمده است: با توجه به تصميم نمايندگان ويژه رئيس جمهور آقايان اسفنديار رحيم مشايي، ابراهيم عزيزي و حميد بقايي در خصوص اجراي پروژه‌هاي مجتمع تالارهاي بين‌الملي ايران - كيش و جزيره كيش و با عنايت به صورتجلسه‌ها و توافقات انجام شده در تاريخ‌هاي 1389/2/18 تا 1389/3/9 با حضور افراد ياد شده به صورت ترك تشريفات مطابق قانون برگزاري مناقصات و واگذاري مسئوليت اجراي پروژه مذكور به سازمان منطقه آزاد كيش، موافقتنامه حاضر در محل مركز امور مناطق آزاد تجاري - صنعتي و ويژه اقتصادي ميان سازمان منطقه آزاد كيش و نمايندگي آقايان محمدعلي محبي، فريدون انتظاري و حسين فاضلي به نشاني كيش سازمان منطقه آزاد به عنوان كارفرما و شركت FIAC كيش به شماره ثبت 8385 به نمايندگي آقاي يحيي فيوضي يوسفي رئيس هيئت مديره و به نشاني: كيش - برج صدف، طبقه سوم، واحد 301 صندوق پستي شماره 3، به عنوان پيمانكار EPC منعقد گرديده است.

به گزارش فارس بندهاي اين موافقت نامه اصولي به شرح زير است:

1. توافق گرديد فضاهاي مورد نياز پروژه اجلاس به شرح جدول پيوست از سوي FIAC به صورت طراحي، مهندسي، مديريت، تامين تجهيزات، مازومات و مصالح و ساخت به صورت (EPC) اجرا گردد. (پيوست شماره يك)

تبصره 1: برنامه فيزيكي پروژه، فضاها و احجام و سايت پلان كلي پروژه براساس جدول كلا به تاييد كارفرما رسيده و به عنوان مصوبه اين توافقنامه تلقي مي‌گردد (پيوست دو)

تبصره 2: كليه قيمتهاي مندرج در جدول پيوست شماره 3 پايه انعقاد قرارداد به صورت كليد در دست (turn key) بوده و پيمانكار EPC متعهد مي‌گردد پيش‌نويس قرارداد كامل و پيوست‌هاي آن را طبق استانداردهاي بين‌المللي ظرف مدت 30 روز براي مبادله ارائه نمايد. مفاد قرارداد با توافق طرفين نهايي خواهد شد. (پيوست سه)

تبصره 3: نظر به اينكه اسناد اجرايي اين پروژه در حال تكميل مي‌باشد مشخصات و نقش‌هاي تفصيلي و اجرايي و برآورد آن در انطباق با كاربري‌ها به موازات عمليات اجرايي تهيه و ارائه خواهد شد.

2. مدت زمان اجراي پروژه 25 ماه از زمان پرداخت پيش پرداخت موضوع بند 5 تعيين گرديده و پيمانكاران EPC با علم به شرايط جغرافيايي و محيطي كيش متعهد مي‌گردد پروژه را ظرف مدت مقرر قابل تحويل نمايد. در صورت تاخير، تاخيرات حاصله موجب پرداخت خسارت به ازاي هر روز معادل 1.000.000.000ريال از سوي پيمانكار EPC به كارفرما خواهد بود و متقابلا كارفرما متعهد مي‌گردد به ازاي هر روز تسريح در تحويل پروژه مبلغ 1.000.000.000 ريال به عنوان پاداش به پيمانكار EPC پرداخت نمايد.

رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با تشكر ویژه از خدمات حمید بقایی به عنوان سكاندار سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اظهار داشت: آقای بقایی كه از این سازمان به دولت آمد سیبل شد و از روزی كه فعالیت خود را در نهاد ریاست جمهوری آغاز كرد حملات به وی شروع شد و یك دفعه همه مباحث درباره وی مطرح شد و حال این كه قبل از آن چیزی مطرح نبود.

رییس جمهوری با اشاره به تلاش كشورهای جهان در زمینه فراهم آوردن امكانات و زیرساخت‌های مورد نیاز توسعه گردشگری اظهار داشت: عده‌ای می‌گویند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مجوز ساخت هتل می‌دهد و این را جرم تلقی می‌كند كه اگر این اقدام جرم است ما به آن افتخار می‌كنیم.

به گزارش ایرنا، محمود احمدی نژاد روز چهارشنبه در مراسم تودیع و معارفه روسای سابق و جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در محل موزه ملی ایران افزود: در حالی كه همه جای دنیا امكانات، زمین و وام ارزان به منظور ساخت هتل و ایجاد تاسیسات زیربنایی توسعه گردشگری ارایه می‌دهند متاسفانه در كشور ما اعطای مجوز برای ساخت هتل به سند جرم تبدیل شده است.

رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به غنای میراث فرهنگی ایران زمین اظهار داشت: این نكته را تمام تمدن شناسان باور دارند كه اگر میراث ایران را از جامعه بشری حذف كنیم چیزی باقی نمی‌ماند.

وی اظهار داشت: این كه یك ملت متمدن آزادانه این مكتب را پذیرفته به نفع این مكتب است و عظمت این مكتب را می‌رساند و این تفاوت دارد با این كه یك گروه جاهل بی فرهنگ این مكتب را بپذیرند كه دیدیم در واقع نپذیرفتند.

رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با تشكر ویژه از خدمات حمید بقایی به عنوان سكاندار سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اظهار داشت: آقای بقایی كه از این سازمان به دولت آمد سیبل شد و از روزی كه فعالیت خود را در نهاد ریاست جمهوری آغاز كرد حملات به وی شروع شد و یك دفعه همه مباحث درباره وی مطرح شد و حال این كه قبل از آن چیزی مطرح نبود.

رییس جمهوری به ظرافت گفت: ما متوجه نشدیم كه خاصیت نهاد ریاست جمهوری این است یا خروج از سازمان میراث فرهنگی مدیران این سازمان را در سیبل قرار می‌دهد كه قبل از ایشان هم همین اتفاق افتاده است.

وی با ابراز امیدواری نسبت به تداوم با قوت خدمات بقایی در سازمان میراث فرهنگی توسط احمدزاده كرمانی سكاندار جدید این سازمان از حمید بقایی به عنوان فرد خدومی كه زندگی خود را برای تعالی این سرزمین و خدمت به ملت ایران و انقلاب اسلامی وقف كرده است یاد كرد و گفت: از بقایی به واسطه خدمات و همچنین تحمل كم نظیر وی سپاسگزاری می‌كنم.

رییس جمهور گفت: جنس احمد زاده نیز از همان جنس آقای بقایی است كه قرار است در سازمان میراث فرهنگی دوره ای خدمت كند و آماده می‌شود كه اگر از اینجا رفت به سیبل تبدیل شود كه البته وی از قبل در سیبل حملات بوده است.

وی ابراز امیدواری كرد كه احمدزاده در فضای صمیمی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری و در كنار مهندسان و كارشناسان این سازمان حركت پرشتابی را كه آغاز شده است را با شتاب بیشتری به پیش ببرد.

احمدی نژاد تاكید كرد: به عنوان كوچكترین عضو ملت ایران، تا روزی كه هستیم مدافع مستحكم و قاطع مجموعه خدمات شما در این سازمان خواهم بود.

پایگاه اینترنتی گلوبال فایر در مقاله‌ای تصریح كرد شواهد شیمیایی تكان دهنده دانشمندان درباره چرایی تخریب مركز تجارت جهانی، این نتیجه گریزناپذیر را حاصل می‌كند كه آمریكا و احتمالاً اسرائیل، خود طراحی كننده و مجری حادثه 11 سپتامبر هستند.

به گزارش فارس، در نتیجه تحقیق اخیراً چاپ شده پروفسور نیلز هریت (از دپارتمان شیمی دانشگاه كپنهاگ دانمارك) و یك گروه بین المللی از دانشمندان، نهایتاً ایده ای قابل قبول در مورد علت فروریختن مركز تجارت جهانی (WTO) در یازدهم سپتامبر ارائه شد؛ و آن حدود 10 تا 100 تن نانوترمیت (سوپرترمیت)، ماده ای منفجره ای بود كه شامل آلومینیوم (Al) و اكسید آهن (Fe2O3) جاسازی شده در قالبی از اكسید سیلیكن، به همراه زیرلایه ی از اكسید غنی شده ی آهن است.

بر اساس این مقاله، چگونگی كشف این مطلب به یافته های این دانشمند از گرد و خاكهای "اسلحه دودزا " (فرآورده ی كره كوچك آهنی از واكنش گرمازای آلومینیوم ترمیت با اكسید آهن) و "اسلحه ی پرشده " در WTO (ذرات عمل نكرده ی نانوترمیت در هر چهار نمونه از گرد و خاك آزمایش شده ی WTC و اساساً مشابه با خواص مركب و انفجاری سوپر ترمیت منفجره نظامی و تجاری) بر می گردد. این كشف شامل تكنیك های گوناگون پیشرفته -اما كاملاً استاندارد- فیزیك شیمیایی است.

نتیجه تحقیق اخیراً چاپ شده پروفسور نیلز هریت (از دپارتمان شیمی دانشگاه كپنهاگ دانمارك) و یك گروه بین المللی از دانشمندان، نهایتاً ایده ای قابل قبول در مورد علت فروریختن مركز تجارت جهانی (WTO) در یازدهم سپتامبر ارائه شد؛ و آن حدود 10 تا 100 تن نانوترمیت (سوپرترمیت)، ماده ای منفجره ای بود كه شامل آلومینیوم (Al) و اكسید آهن (Fe2O3) جاسازی شده در قالبی از اكسید سیلیكن، به همراه زیرلایه ی از اكسید غنی شده ی آهن است.

در مورد این كه "چه كسی " عامل حادثه ی یازده سپتامبر بوده است باید گفت با توجه به "روش مورد استفاده برای حمله " به وضوح كسانی بوده‌اند كه برای وارد كردن 10تا100 تن نانو ترمیت (سوپر ترمیت) به برج جنوبی و ساختمان WTC7 مجتمع مركز تجارت جهانی مانعی نداشته اند، یعنی مقامات آمریكا یا قائم مقام های آن ها (یعنی اسرائیلی ها) با تأیید صلاحیت از سوی مقامات دولتی یا شركتی.

نویسنده این مقاله با اشاره به مقاله ای دیگر از MWC News با عنوان "آیا آمریكا مسئول یازده سپتامبر است؟ دانشمندان سوئیسی نسبت به گزارش رسمی بوش مشكوك هستند " می نویسد: پاسخ من این پرسش، به عنوان یك دانشمند محافظه كار با توجه به تحقیق پروفسور نیلز هریت و گروه بین المللی همكاران او، "بلی " است. یافته های آن ها در مورد ذرات عمل نكرده ی نانو ترمیت در گرد و خاك WTC مطمئناً اثبات حقانیت دانشمندان فهمیده ای از سراسر جهان است، كه از همان ابتدا "گزارش رسمی " هالیوود گونه ی بوش را مطلقاً باور نداشتند؛ چگونه سه آسمان خراش بزرگ كاملاً به سطح زیر پای خود فرو می ریزند و در كمتر از 10 ثانیه، بتن، به گرد و خاكی نرم تبدیل می شود؟

دادگاهي در نيويورك كه به پرونده نقش احتمالي ايران در حملات 11 سپتامبر رسيدگي مي كند روز گذشته در جلسه اي به استماع شهادت سه فرد كه ادعا شده از مقامات سابق دستگاه امنيتي ايران هستند پرداخت .

به گزارش  عصر ايران و به نقل از روزنامه " ديلي ميل " وكلاي قربانيان حملات 11 سپتامبر روز جمعه اعلام كردند كه بر اساس شواهد جديد دادگاهي در نيويورك كه به پرونده حادثه 11 سپتامبر و نقش احتمالي ايران و گروه حزب الله لبنان در انجام اين حملات مي پردازد ، جمهوري اسلامي ايران و حزب الله لبنان پيش از انجام حملات 11 سپتامبر از وقوع آن خبر داشته اند.

در جلسه روز جمعه دادگاه سه شاهد از مقامات امنيتي سابق ايران كه به آمريكا پناهنده شده اند ، به صورت ويدئو كنفرانس در دادگاه شهادت داده اند كه ايران پيش از انجام حملات 11 سپتامبر از وقوع آن خبر داشته و حتي يكي از اين شاهدان ادعا كرده كه ايران به طراحي و انجام اين حملات ياري رسانده است.

بر اساس اين گزارش ، ايران در آموزش و جابجايي تروريست هايي كه حملات 11 سپتامبر را به انجام رسانده اند نقش داشته و پس از حمله 11 سپتامبر نيز در ياري رساندن به گروه القاعده براي مخفي ماندن و در امان بودن از انتقام گيري آمريكا به اين گروه تروريستي ياري رسانده است.

بر اساس اين ادعا ايران و گروه شيعي  حزب الله لبنان از اوايل دهه 1990 با گروه سني القاعده وارد همكاري شده اند و اين همكاري تا زمان حملات 11 سپتامبر و پس از آن نيزبه وسيله "عماد مقنيه " يكي از فرماندهان نظامي حزب الله و 10 تن ديگر از اعضاي اين گروه شيعي لبناني ، ادامه داشته است.

به گفته وكلاي پرونده ، ايران پس از حملات 11 سپتامبر و پس از آغاز حمله آمريكا براي اشغال افغانستان بسياري از رهبران و اعضاي القاعده و خانواده هايشان را از افغانستان فراري داده و در ايران به آنها پناه داده است و يا شرايطي را مهيا كرده كه آنها براي فرار از دست آمريكا  از خاك ايران عبور كرده و به كشورهاي ديگر بروند.

يكي از شاهدان دادگاه ادعا كرده است كه ايران پيش بيني مي كرده است كه اگر نقش اين كشور در حملات 11 سپتامبر لو برود با حمله ايالات متحده آمريكا مواجه خواهد بود از اين رو تلاش كرده است تا همه شواهد دست داشتن خود در حملات 11 سپتامبر از جمله عماد مقنيه سر حلقه ارتباط ايران و حزب الله با گروه القاعده را از ميان بردارد.

عماد مغنيه در سال 2008 به وسيله تيم تروري كه گمان مي رود وابسته به سازمان جاسوسي اسراييل ( موساد) باشد ، در سوريه ترور شد.

ادعاي جديد دو هفته پس از ترور اسامه بن لادن رهبر گروه القاعده در ويلايي در نزديكي اسلام آباد پاكستان در حمله نيروهاي ويژه آمريكايي ، صورت مي گيرد و پيش بيني مي شود موج جديدي از عمليات رواني عليه ايران در سطح رسانه هاي غربي با اين اخبار و ادعاهاي بي اساس شكل بگيرد.

جمهوري اسلامي ايران پس از حملات 11 سپتامبر جزء نخستين كشورهايي بود كه اين حملات را محكوم كرده و با قربانيان اين حادثه تروريستي ابراز همدردي كرد ، با اين حال ايران لشگر كشي به بهانه حملات 11 سپتامبر و كشتار صدها هزار انسان بي گناه در افغانستان و عراق و پاكستان و ديگر كشورهاي خاورميانه را نيز محكوم كرده است.

به نظر مي رسد ادعاهايي اين چنين نشان از آغاز مرحله اي جديد در اتهام زني و فشار سياسي و رسانه اي آمريكا عليه ايران باشد و پس از اينكه واشنگتن ظاهرا از شر دشمن ديرينه اش اسامه بن لادن خلاص شد ، سياست دشمن سازي واشنگتن نياز به سوژه هاي جديدي دارد تا همچنان توجيه لشگر كشي و حضور صدها هزار نظامي اين كشور در كشورهاي خاورميانه و همجوار ايران باشد

حمید بقائی معاون اجرائی رئیس جمهور با حکم دیوان عدالت اداری به ۴ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.

به گزارش جهان حمید بقائی معاون اجرایی رییس جمهور ، به دنبال تخلفات عدیده در دوره ای که ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را بر عهده داشته، در دیوان عدالت اداری محکوم شده است.

اما پس از صدور رای دیوان درباره تخلفات بقائی و صدور حکم قطعی، وی از اجرای آن استنکاف می ورزد و همین موضوع باعث می شود وی به ۴ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شود.

وی تا این لحظه حاضر نشده است که این حکم را اجرا کند و به دنبال برگرداندن آن در دیوان عدالت اداری است.

گفتنی است مطابق ماده ماده ۳۷ از قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال 58، در صورتی كه محكوم‌علیه از اجراء رأی استنكاف نماید با رأی شعبه صادركننده حكم، به انفصال موقت از خدمات دولتی تا پنج سال و جبران خسارت وارده محكوم می‌شود.

حمید بقایی در نشست خبری امروز در پاسخ به این سؤال خبرنگار ما مبنی بر اینكه: "شنیده شده است دیوان عدالت اداری شما را به مدت 4 سال از خدمات دولتی محروم كرده است، آیا تأیید می‌كنید؟ "، گفت: درست است.

براساس اخبار منتشره، حمید بقائی به‌دنبال تخلفات عدیده در دوره‌ای كه ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را به‌عهده داشت، در دیوان عدالت اداری محكوم شده است.

اما پس از صدور رأی دیوان درباره تخلفات بقائی و صدور حكم قطعی، وی از اجرای آن استنكاف می‌ورزد و همین موضوع باعث می‌شود وی به 4 سال انفصال از خدمات دولتی محكوم شود.

وی تا این لحظه حاضر نشده است كه این حكم را اجرا كند و به‌دنبال برگرداندن آن در دیوان عدالت اداری است.

مطابق ماده 37 از قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال 58، در صورتی كه محكوم‌علیه از اجرای رأی استنكاف نماید با رأی شعبه صادركننده حكم، به انفصال موقت از خدمات دولتی تا پنج سال و جبران خسارت وارده محكوم می‌شود.

گفتنی است در جریان برگزاری نشست خبری بقائی در دبیرخانه شورای مناطق آزاد ، اسفندیار رحیم مشائی به صورت سرزده وارد ساختمان دبیرخانه و اتاق بقائی شد و وی نیز پس از پایان این نشست به وی پیوست تا شایعه‌‌ای درباره رایزنی‌های مشایی و بقایی پیرامون حكم صادره از سوی دیوان عدالت اداری تقویت شود.

مشایی مجوز تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی به اسفندیار رحیم مشایی با عنوان "دانشگاه جامع بین‌المللی ایرانیان " دریافت کرد. 

شورای عالی انقلاب فرهنگی به تازگی با اعطای مجوز تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی در تهران برای اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور موافقت کرده است.

این دانشگاه که دانشگاه «جامع بین‌المللی ایرانیان» نام دارد مؤسسه‌ای غیردولتی-غیرانتفاعی بوده بدون کنکور اقدام به پذیرش دانشجو می‌کند.

پیش از این نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی که انحصار صدور مجوز تأسیس مؤسسات آموزش عالی در استان تهران را در دست دارد، اقدام به صدور مجوز مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی ابراز برای همسر محمدمهدی زاهدی وزیر علوم دولت نهم و مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی رفاه برای محسن هاشمی رفسنجانی کرده بود.

دانشگاه جامع بین‌المللی ایرانیان یک دانشگاه غیردولتی بوده که دوره‌های آموزشی آن به صورت حضوری در تهران برگزار شده و هیچ‌گونه وابستگی به شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور که نهادی دولتی است، ندارد.

*واکنش غفوری فرد

اما همین خبرگزاری ساعتی بعد در گفتگو با حسن غفوری‌فرد رئیس هیأت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد: اعطای مجوز راه‌اندازی دانشگاه "جامع بین‌المللی ایرانیان " از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی صحت ندارد و شورای عالی انقلاب فرهنگی مجوزی برای تاسیس این دانشگاه غیردولتی و غیرانتفاعی صادر نکرده است.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند برای موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی مجوز تاسیس صادر کند یا خیر، گفت: پیش از این شورای عالی انقلاب فرهنگی مجوز راه‌اندازی موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی را صادر می‌کرد اما اکنون وزارت علوم و بهداشت این مجوزها را صادر می‌کنند.

غفوری‌فرد خاطرنشان کرد: در این زمینه آئین‌نامه شورای عالی انقلاب فرهنگی تجدیدنظر شد و اختیار اعطای مجوز به موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی به وزارت علوم و بهداشت داده شد و اکنون این وزارتخانه‌ها مستقیماً مجوز صادر می‌کنند.

رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران پس از مدتها کش و قوس و رويدادهاي کم نظيري چون حکايت برکناري وزير اطلاعات و دورکاري 11 روزه و ... به سيما آمد تا با مردم گفتگو کند

 رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران پس از مدتها کش و قوس و رويدادهاي کم نظيري چون حکايت برکناري وزير اطلاعات و دورکاري 11 روزه و ... به سيما آمد تا با مردم گفتگو کند. امري لازم و في نفسه قابل تقدير. چرا که بي ترديد فهرست سوالهاي نخبگان و مردم از رئيس دولت انقدر مهم و طولاني و موثر بود که «اقناع افکار عمومي» در خصوص آنها را به يک ضرورت و اولويت ملي براي مديريت جامعه تبديل کند.

آنچه در جريان گفتگوي «نه چندان ويژه» تلويزيون با ايشان رخ داد، اگر چه تکرار سخنانِ منتظره بود، اما خالي از «ويژگي هاي قابل انتظار» نبود. حرف هاي بديع ، طرح سوالهاي جديد و خلق سوژه هاي تازه در صحنه عمومي. رسانه هاي دولت سخنان دکتر احمدي نژاد را با هدف «آرام سازي افکار عمومي» و موفق ارزيابي کردند.

پاسخ به يک سوال سياسي و انتخاباتي ، برشي از اين گفتگو - و نه مصاحبه - است. اعلام بي خبري رئيس جمهور در خصوص زمان برگزاري انتخابات مجلس نهم ؛ جواب ايشان به سوال بي رمقِ مجري و در عين حال سوال جدي بسياري از مسوولان درجه اول کشور ، نخبگان، رقباي سياسي و نيز افکار عمومي بود. از روساي قوا گرفته تا مسئولان نهادهاي نظارتي ، خطباي جمعه تا مراجع و علما ، و از منتقدين سياسي تا اهالي رسانه مدتهاست پيوند جرياني آلوده در دستگاه مجريه را فرياد مي کشند و «رسما» نشانه هايِ از جامه بيرون مانده ي اهداف انتخاباتي اش را با چشم غير مسلح مي بينند. ابهامات و اتهامات پرشمار، مستند و البته بي پاسخ در مورد حلقه اول ياران رئيس جمهور را دهان به دهان روايت و بر صفحه رسانه ها مرور مي کنند. و همچنان اميدوار سخني اند تا حساب رئيس جمهور را از جماعت فوق جدا کنند...

هنوز چند صباحی از خبر تعقیب قضائی اطرافیان مشائی نگذشته بود که  یک خبر دیگر در همین رابطه منتشر شد:" یكی دیگر از نزدیكان مشایی بازداشت شد

 چندی پیش رسانه ها از تحت تعقیب بودن 25 نفر از اعضای باند انحرافی متصل به دولت نوشتند و پس از آن هم دادستان کل کشور با تائید ضمنی این خبر بدون اشاره به تعداد انها تاکید کرد که به اتهام آنها با جدیت رسیدگی می شود.

از مهمترین افراد دستگیر شده امام جماعت مسجد  نهاد ریاست جمهوری تهران بود که از نزدیکان صمیمی مشائی محسوب می شد.امیری فر که گفته می شد به دلیل حمایت از سی دی جنجالی ظهور نزدیک است به دام دستگاه قضائی افتاده است پیش از این گفته بود که مشائی با همه اصولگرایان فرق دارد و نماز شبش هم ترک نمی شود و حتما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و رئیس جمهور می شود.

مقدمه

این روزها سخن از جریان انحرافی در دولت بسیار شنیده می شود. کسانی که عبارت جریان انحرافی را برای این طیف انتخاب کرده اند بر این باورند که این افراد مسیر حرکت دولت دهم را از آرمانها و وعده های داده شده در انتخابات سال 84 و 88 جدا کرده و تا حدی نیز با نفوذ در سنگرهای حساس نظام اداری و تصمیم گیری اجرایی کشور به این مقصود رسیده اند.  اگر چه در سالهای گذشته زمزمه هایی درباره ماهیت این جریان به گوش می رسید و اطلاع رسانی های موردی انجام شد اما تا ماجرای غیبت چند روزه آقای احمدی نژاد در محل کار خود و مخالفت ایشان به خاطر بازگشت به کار وزیر اطلاعات قدرت و نفوذ این جریان در سطوح بالای مدیریتی کشور به این شکل پررنگ برای افکار عمومی به تصویر کشیده نشد.

اطلاع رسانی های سالهای قبل بیشتر به تبیین مواضع نادرست آقای مشائی درباره مسائل مختلف سیاسی از جمله دوستی با مردم اسراییل!، مساله حجاب، ماجرای انتخاب او به معاون اولی رییس جمهور و ... اختصاص داشت اما در این روزها مشخص شده است که مساله صرفا یک فرد نیست و با یک جریان چند وجهی و دارای نفوذ و انحرافات مختلف روبرو هستیم. طیفی که می کوشد دولت اصول گرا و انقلابی با رییس جمهوری که با شعار عدالت ، معنویت ، ظلم ستیزی و مبارزه با فساد و تبعیض بر سر کار اماده بود و امید را به دلها بازگردانیده بود از محتوای خود خالی کرده و در جهت منافع باندی خود استفاده کنند.در این نوشتار کوشیده می شود ابعاد مختلف جریان انحرافی تبیین گردیده و سپس به ریشه یابی و راهکارهای حل این موضوع پرداخته شود.در ابتدای این امر به انحرافات جدی طیف انحرافی پرداخته می شود:

1- استفاده سطحی و سیاسی از مفهوم مهدویت

آقای احمدی نژاد و همكارانش در دولت، همواره التزام عملی خود را به ولایت فقیه، اثبات كرده اند و در این مسیر از امتحانات متعدد و سخت، سرافراز بیرون آمده اند. با قاطعیت می گویم كه هیچكس به اندازه آقای احمدی نژاد التزام نظری و عملی خود را به ولایت فقیه به اثبات نرسانده است، اما بعضی ها كه موفقیت دولت را برنمی تابند و هرگز نتوانسته اند مدیریت برجسته رئیس جمهور را ببینند، سعی كرده اند به شیوه های مختلف زمینه تضعیف دولت را فراهم كنند.

ماجراهای سیاسی آقای رحیم مشاوی پایان ندارد ، در حالیکه او از سوی بسیاری از اصول گرایان مورد انتقادات شدید قرار گرفته در مصاحبه خبرگزاری دولت می کوشد به برخی از این اتهامات پاسخ گوید.البته این پاسخها منتقدانی مانند کیهان را راضی نکرده است. در ذیل مصاحبه مشائی و پس از آن انتقادات کیهان را مشاهده می کنید

اسفندیار رحیم مشایی مشاور و رئیس دفتر رئیس جمهور در گفت و گوی اختصاصی با ایرنا  تبعیت از ولی فقیه را از لوازم اعتقاد به غیبت امام عصر(عج) دانست:

مدت زیادی است كه عده ای تلاش می كنند درباره اعتقاد شما به ولایت فقیه تشكیك كنند و در این زمینه به شبهه افكنی و ابهام آفرینی روی آورده اند، لطفا در این زمینه نظر خود را به صراحت بیان كنید.

 در شرایط فعلی، بنا به دلایلی قصد پاسخگویی به شبهات بی اساس و اكاذیب را ندارم، اما در این مورد باید تاكید كنم كه ولایت فقیه، آرمان مهم انقلاب اسلامی و بزرگترین یادگار ماندگار امام (رض) است و اصولا انقلاب اسلامی بدون ولایت فقیه شكل نمی گرفت و نمی توانست با اقتدار به حیات بالنده خود ادامه دهد. چنانكه بارها گفته ایم ما زندگی در سایه ولایت فقیه را تمرین زندگی در حكومت جهانی امام زمان(عج) می دانیم و تبعیت از ولی فقیه از لوازم اعتقاد به غیبت امام عصر(عج) است.

  از نخستین روزهایی كه خبری مبنی بر خانه نشینی رئیس جمهور مطرح شد، برخی رسانه ها و عناصر سیاسی، انگاره حاكمیت دوگانه را مطرح كردند و رئیس جمهور را به عنوان عامل ایجاد شكاف در حاكمیت متهم ساختند. تا كنون پاسخ روشنی به این اتهام داده نشده است.

 موضوع برای مردم روشن است و آنها متوجه اهداف پنهان در پس این انگاره سازی هستند. وقوع حاكمیت دوگانه در جمهوری اسلامی، خواسته و آرزوی همیشگی بیگانگان بوده كه البته عده ای در داخل ، برای رسیدن به مقاصد كوچك باندی و جناحی خود، آن را مطرح می كنند. از نظر مردم ایران، القاء حاكمیت دوگانه، یك حركت ضد انقلابی است زیرا موجب فساد در اركان نظام می شود.

حلقه اول یاران احمدی نژاد از کجا به کجا رسید!  

پروژه "حذف 2" که به بهانه ادغام چند وزارتخانه و با هدف یک دست سازی حلقه اول یاران رئیس جمهور شروع شده بود، اینبار نه با حکم حکومتی بلکه با ورود به موقع مجلس و شورای نگهبان ناکام ماند.

پس از عدم موفقیت در عزل مصلحی، ادغام چند وزارتخانه می توانست تیم اطراف محمود احمدی نژاد را برای 2 سال پایانی دولت دهم یک دست تر از قبل کند که فعلا به تعویق افتاد. هرچند اخباری وجود دارد که نشان می‌دهد این پروژه بزودی و با ظاهر جدید عملی می شود.

اگر تنها 6 سال به عقب باز گردیم و تیم همراه کننده رئیس جمهور را در سال‌های ابتدایی دولت نهم بنگریم خواهیم دید که از آن افراد فقط تعداد انگشت شماری باقی مانده اند که به نظر می رسد در ماه‌ها و حتی روزهای آینده شاهد حذف آنها از اطراف رئیس جمهور خواهیم بود.

نگاهی به اخبار و تحلیل های سال‌های ابتدایی ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد نشان می‌دهد که یکسری از افراد بیش از بقیه در طیف یاران نزدیک به وی نقش آفرینی می‌کنند که از آن جمله می توان به غلام حسین الهام، مهرداد بذرپاش، پرویز فتاح، صادق محصولی، محمد علی آبادی، محمد جواد حاج علی اکبری، علیرضا علی احمدی، محمد حسین صفار هرندی، کامران باقری لنکرانی و داوود احمدی نژاد و البته مسعود زریبافان، عبدالرضا شیخ الاسلام، علی سعید لو و سید مجتبی ثمره هاشمی اشاره کرد که همگی به نحوی از جمع این حلقه اطراف رئیس جمهور کنار گذاشته شده اند و البته غیر ازچهار نفر آخر، بقیه در دولت هیچ مسئولیتی ندارند.

شباهت های سیره سیاسی حضرت امام و رهبر معظم انقلاب

 به نظر می رسد برای پیروزی و حرکت رو به جلوی هر انقلاب، دو رکن اساسی مورد نیاز است. رکن اول، حضور و حمایت مردمی است و رکن دوم به قابلیت ها، ویژگی های شخصیتی و مدیریتی رهبر انقلاب مرتبط است.

انقلاب اسلامی؛ میوه سال ها رشادت، جهاد، شهادت و جان فشانی بهترین انسان های روی زمین در دو قرن گذشته بوده است.

از سوی دیگر رهبری امام امت، رکن دوم پیروزی انقلاب بود. با مجاهدت های آن پیشوای سترگ، انقلاب اسلامی در بهمن 57 به پیروزی رسید. غلبه بر نظام تا دندان مسلحی که پایگاه قدرتمندترین استثمارگر تاریخ شمرده می شد. آن هم با دست های خالی و مشتان گره کرده و دل هایی مملو از محبت الهی؛ تحفه ای بود که امام خمینی برای همه مردم مسلمان، به ویژه مردم غیور ایران به ارمغان آورد. دوران امام دوران تثبیت و تحکیم نظام بود و با مدیریت ایشان کشور از آزمون های دشواری مانند بحران گروهک ها، تحریم، جنگ تحمیلی و... سربلند خارج شد.

چند سال پیش از رحلت امام، نظریه پردازان و سیاستمداران غربی، بر این باور بودند که نظام جمهوری اسلامی، نظامی شخصیت مدار بوده و پس از درگذشت رهبر کاریزمای آن، بحران مشروعیت و کارآمدی گریبانگیر این سیستم سیاسی خواهد شد. اما پیش بینی آنان از دو جهت نادرست از کار در آمد. اولا نظام جمهوری اسلامی با استقرار و تبعیت خود از مرحله گذار به مرحله تثبیت رسیده بود و ثانیا رهبری جدید توانست خلأ رهبری بنیانگذار را پر کند.

بحمدالله پس از مرارت های ناگفتنی، با تصویب مجلس خبرگان، رهبری شایسته، جانشین آن پیر دریادل شد که قبل از هر گونه قضاوتی پیرامون زوایای رفتاری ایشان، باید گفت وی از حیثیات ظاهریه، کاملا شایستگی احراز این مقام را دارد بود و «به حق» مجلس خبرگان در آن روز به یادماندنی، رهبری، سزاوار را برای سکانداری کشتی انقلاب اسلامی برگزید.

باید گفت ضروری ست که رهبری های داهیانه رهبر فرزانه را به تصویر بکشانیم تا معلوم شود، چرا برای درک هر گامی که ایشان بر می دارند، تأمل لازم است و لاجرم سپاس از درگاه حضرت احدیت.

نقاط قوت رهبری معظم انقلاب

به نظر می رسد اگر دهه اول انقلاب دهه تثبیت نظام بود، دهه دوم و سوم توسعه نظام جمهوری اسلامی است. این توسعه با توجه به ثبات مدیریتی است که از سوی رهبر انقلاب شاهد بودیم، می توان با یک نگاه گذرا به دوران 22 ساله رهبری ایشان، این نقاط برجسته و تأثیر مدیریتی آن را ملاحظه کرد:

1-  تأثیر مطلق آن رهبر فرزانه بر تمامیت ارضی و امنیت داخلی با تدابیر خاص و اعتنا و توجه شایسته به امور نظامی و تعیین استراتژی های لازم و دستور به تقویت سپر موشکی کشور از درایت های ریزبینانه آن رهبر فرزانه است، که طرح آن برای کارشناسان بزرگ نظامی دنیا نیز شگفت آور بوده و موجب تقویت کشور ما در جبهه بازدارنگی نظامی است.

متأسفانه بايد گفت در زمان ما هم جرياني انحرافي که گويا  تمام نکات انحرافات گذشته را با هم در يک جا جمع دارد، در کمرنگ کردن نقش علما و  در ترويج ايراني گري و قوميت گرايي  بسيار تلاش مي کند و مردم را ارجاع مي دهد به کوروش و هخامنش و  ديگران و بعد از آن طرف در ترويج عرفانهاي کاذب، در جن گيري و رمالي  هم تلاش مي کند، که مشخص نيست اينها چه نسبتي با دين دارد.

---

 آيت الله صادق لاريجاني در نشست مسئولان قوه قضاييه مطالب مهمي در باره انحرافات فکري يک جريان سياسي مطرح کرد.

                                              

مهمترين مطالب مطرح شده توسط رئيس قوه قضاييه که در پايگاه اطلاع رساني اين قوه منتشر شده به شرح زير است:

*جريانات انحرافي در طول تاريخ تلاش‌ بسياري نموده‌اند تا عرفان هاي کاذب و مليت گرايي را در مقابل اسلام واقعي ترويج کنند و امروز نيز شاهد تلاش جرياني انحرافي در کمرنگ کردن نقش عالمان ديني هستيم 

* در اواخر دوره طاغوت، رژيم به ترويج مليت‌گرايي و ايراني‌گرايي افراطي و برپا ساختن جشن هاي آنچناني پرداخته بودکه هدفي جز کمرنگ کردن نقش اسلام و نقش عالمان دين نداشت.

* از قرنها پيش پاره‌اي جريانات انحرافي در مقابل نقش عالمان در دين وجود داشته است و همه ما مي دانيم که در برهه هاي متعددي در همين جامعه اسلامي ما دراويش و صوفيه را در مقابل علماي ما قرار مي دادند و بهانه آنان رجوع به باطن و باطن گرايي و اهميت عالم معنا و معنويت بود اما در واقع نقش علماي دين را مي خواستند تضعيف کنند.

* ما يادمان نمي رود که در زمان طاغوت دراويش را تأييد و کمکشان مي کردند، خانقاه هايشان را آباد مي کردند،  مساجد را اگر نگوييم خراب مي کردند ولي هيچ کمکي نمي کردند ومراسم ديني را در خانقاه ها مي گذاشتند. اين همراهي با جريانهاي انحرافي براي کم رنگ کردن نقش عالمان ديني بود.

*جريان سکولاريسم و روشنفکران سکولار را در کشورهاي اسلامي تقويت مي کردند تا باز در مقابل علما و متخصصان فهم ديني جهت گيري کنند. در همين کشور ما آرام آرام پر و بال دادند به اينها تا جايي که اسلام منهاي روحانيت تز اصلي برخي ها شد. البته روحاني کسي نيست که فقط عمامه‌اي بر سر و ردايي بر تن دارد، آنچه که مهم است فهم عالمانه دين و تقوا است. آيا از  علماي راستين دين از قرون اوليه مثل شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ مرتضي، شيخ طوسي، علامه حلي حتي  تا  زمان حال  عالمي را ديده ايدکه بيايد ادعا کند که به لباس، کسي مي شود روحاني. اينها خودشان مجاهد في سبيل ا... بودند در فهم دين و فهم معارف ديني و چه زحمات طاقت فرسايي براي بقاي دين کشيدند.